بررسی علل و عوامل خودکشی

با توجه به اينكه موضوع مورد بررسي پديده ی خودكشي به گونه اي است كه پس از وقوع بايد به دنبال علت آن بود و به عبارت ساده تر رابطه علت و معلول را كنكاش كرد. در اين تحقيق اصطلاحات لازم جهت بررسي علل وقوع يك حادثه هنگامي جمع آوري مي شود كه آن حادثه رخ داده باشد .

عمده ترين تفاوتي كه اين تحقيق با تحقيقاتي كه ديگران انجام داده اند از جمله اين است كه وسيله ي خودكشي در اين تحقيق بيشتر قرص و سم بوده و كمتر سوختگي و موارد ديگر بوده در صورتي كه اکثر تحقيقات سوختگي بيشترين آمار را دارد ، به نظر محققين يك دليل احتمالي اين است كه افرادي كه در اين سالها خودكشي كرده اند، بالاترين آمار را رده سني ۲۰ – ۱۰سال ( ۵۰%) بوده كه افراد يا نوجوانان در اين سن جرات و توانايي
مشاهده سوختن خود را در آتش ندارند و براي كارهايي كه انجام مي دهند ساده ترين راه را انتخاب مي كنند.
بر اساس تعريف مورد توافق جهاني،خودكشي تنها راه و آخرين راه براي از بين بردن خود آگاهي فرد در مورد خود است.
اصطلاح خودكشي تنها زماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه اولا:شخص اگاهانه اقدام كرده باشد وثانيا:منجر به از دست رفتن خود گردد ودر صورتي كه منجر به از دست رفتن خود نگردد از اصطلاح “اقدام به خودكشي”يا”خودكشي نافرجام”استفاده ميشود.
خودكشي پديده اي چند علتي است واز جمله علل اقدام به خودكشي مي توان به ۱-اختلافات خانوادگي ۲-مشكلات عاطفي ۳-مشكلات اقتصادي ۴- مشكلات روحي وجسمي ۵- مشكلات تحصيلي و غيره اشاره كرد.

ايران سومين كشور جهان است كه در آن آمار خودكشي موفق زنان افزايش يافته ودر حال پيشي گرفتن از آمار خودكشي مردان است.دو كشور ديگر كه رتبه هاي يك و دو را دارند عبارتند از:چين وهندوستان. در كشور ايران استان ايلام جزء استانهايي است كه ميزان بالاي خودكشي دارد كه در سال ۸۳ از اين لحاظ رتبه ي اول را به خود اختصاص داده است.
قرن حاضر ، قرن فشار و اضطراب است به دليل صنعتي شدن جوامع كنوني و به وجود آمدن روش هاي جديد زندگي ، خطرات جديد ، انسانها را تهديد مي كند و به طور كلي توجه فراوان به زندگي مادي و رقابت شديدي كه براي بدست آوردن ماديات بر مردم حاكم است است و توسعه بيكاري ، فقر ، تبعيضات نژادي و فرهنگي ، فشار هاي زندگي ماشيني هم باعث سرگرمي انسان مي شود توقعات چشم و هم چشمي ها ، رقابت غلط ، ارتباط نا مناسب بين والدين با همه كودكان يا والدين ، فرد با جامعه و عوامل يادگيري در بروز رفتارهاي نابهنجار دخالت دارد از جمله اين رفتارها ي ناهنجار خودكشي مي باشد .
بر طبق آمار جهاني زنان سه برابر بيشتر از مردان اقدام به خودكشي مي كنند. زنان با توجه به مشكلات زيادي كه دارند و آسيب پذيري زنان كه آنها را بيش ازپيش در برابر مشكلات ضعيف كرده و همچنين خشونت مردان نسبت به زنان و تجاوزهاي جنسي كه ممكن است به بعضي از زنان بشود و در مواردي هم آگاهي نداشتن زنان نسبت به حقوق خود در موقع برخورد با مشكلات، اقدام به خودكشي مي كنند. در برخي موارد آنها از خودكشي به عنوان يك اعتراض استفاده مي كنند عليه مشكلاتي كه براي آن ها به وجود مي آيد.
خودكشي سومين عوامل مرگ و مير بين جوانان آمريكا بعد از تصادفات و آدم كشي مي باشد . اعتقاد بر اين است كه بسياري از تصادفات و آدم كشي ها نيز خودكشي مي باشد .
تحقيقات نشان داد كه بين افسردگي و خودكشي همبستگي زيادي وجود دارد و عواملي كه جوانان را به سمت افسردگي سوق مي دهد مي تواند باعث خود كشي فرد مي شود.
جوانان به علت تجربه ي كمي كه دارند نمي توانند تشخيص دهند كه افسردگي در آنها باقي نمي ماند و به همين دليل ممكن است كه فكر كنند خودكشي تنها راه نجات از رنج و عذاب است. شايد هدف اصلي آنان جلب توجه و تحت تاثير قرار دادن ديگران باشد .
از ديدگاه روان پزشكي خودكشي يك بيماري رواني است كه ريشه ي آن را بايد در ساير بيماريهاي رواني جست وجو كرد، اختلالات رواني و شخصيتي ارتباط مستقيمی با هم دارند. در عين حال كه خودكشي خود يكي از نشانه هاي اختلالات رواني است. مهمترين اختلالات رواني كه با خودكشي ارتباط بيشتري دارند به شرح زير است:
۱-افسردگي ۲-اضطراب ۳-پرخاشگري ۴- اختلالات سايكوتيك وساير اختلالات شخصيتي.
واژگان كليدي:خودكشي،شکست،روانی ،سم و قرص، سوختگي،آمار، نا امیدی
حسین قاسمی

کارشناس مددکاری مرکز اورژانس اجتماعی شهرستان ازنا
شهریور99