سخن سردبیر
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
این روزها که اوضاع قرنطینه ای مجال بیشتری فراهم نموده برای بازخوانی رفتارهای اجتماعی بدنیست درکنار امید به آینده بهتر، نگاهی هم به گذشته خویشتن داشته باشیم.
باخود فکر کنیم این روزها که از حضور در هرگونه سوگ و سور و میهمانی محروم هستیم، آیا یادمان می آید بعد از هر مراسمی چقدر برنج ،چقدر مرغ و چقدر میوه نیم خورده روانه سطل زباله می شد…؟!!!
یادمان می آید بعد از هر جشنی با بوق و کرنا ، تیر و ترقه تا نیمی از شب آسایش شهر را به هم زده نه فکر همسایه بودیم،نه بیمار و نه سالمند…!!!
روزی با دوستان پس از مجلس ختمی پر هزینه حساب کردیم مبلغ گل های پرپر شده روی قبر ۶ میلیون تومان بود ، مبلغی که می توانست خرج یک بیماری، هزینه آزادی یک زندانی یا کمک تحصیل یک دانش آموز بی سرپرست باشد…!!!
چه فراوان بودند عروس و دامادهایی که به خاطر چشم و همچشمی بزرگترها پای مدل لباس ،تعداد میهمان ، گریم عروس و لباس خواهر شوهر، بهترین شب زندگی خود را به تلخی سپری کردند!!!
چه بسیار پرونده های طلاقی که به خاطر مسایل پیش پاافتاده روی میز دادگاه رفت ، کانون خانواده ها متلاشی و دامادهای ناتوان از پرداخت مهریه به زندان افکنده شدند…!!!
فروش مال غیر،چک برگشتی،ندادن حق دیگران و… همه و همه را که نگاه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که ما اندکی و شاید هم بیشتر ، غافل بودیم از بی اعتباری دنیا و انعکاس اعمال و رفتار خویشتن و نکته آخر آنکه فرمود:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
با احترام
محسن دهقان نژاد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0