تاثیر عبادت در زندگی انسان

امام صادق(ع) فرمود: در تورات نوشته است: ای فرزند آدم: خودت را برای عبادت من فارغ کن، تا دلت را از بی نیازی پر کنم، و نسبت به خواستت ترا به خودت وانگذارم، و بر من است که نیاز تو را بر طرف کنم و دلت را از ترس خود پر کنم.
کد خبر : 1064
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۳

امام صادق(ع) فرمود: در تورات نوشته است: ای فرزند آدم: خودت را برای عبادت من فارغ کن، تا دلت را از بی نیازی پر کنم، و نسبت به خواستت ترا به خودت وانگذارم، و بر من است که نیاز تو را بر طرف کنم و دلت را از ترس خود پر کنم. و اگر برای عبادتم خود را فارغ نسازی، دلت را از گرفتاری دنیا پر کنم، سپس در نیاز را برویت نبندم و تو را به خواسته هایت واگذارم. الکافی ۲ ۸۳ باب العبادة ….. ص : ۸۳.
مهمترین تأثیر عبادت و دعا بر روح انسان، رسیدن به آرامش است. همیشه اضطراب و نگرانى یکى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است.
آرامش یکى از گمشده هاى مهم بشر بوده، و به هر درى مى زند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ براى پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آورى کنیم خود کتاب بسیار قطورى را تشکیل مى دهد.
بعضى از دانشمندان مى گویند: به هنگام بروز بعضى از بیماری هاى واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت وبا می میرند اکثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقلیتى از آنها حقیقتا به خاطر ابتلاى به بیمارى وبا از بین مى روند!
به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسانها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تا کنون کتاب هاى زیادى نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنه هاى غم انگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولى قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئن ترین و نزدیکترین راه را نشان داده و مى گوید: بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است! ریشه آرامش انسان در ایمان به خدای متعال است و از او نیرو و قدرت می گیرد. تلقین در جای خود اثر دارد, ولی آرامش حاصل از دین و ایمان و بندگی خداوند, صرفا ناشی از تلقین نیست. انسان اگر به نیرویی وابسته شد و از او قدرت کرفت و با توجه به وابستگی و اعتمادی که به آن قدرت بزرگ دارد, آرامش یافت, این آرامش واقعی خواهد بود و نه در اثر تلقین . براى روشن شدن این حقیقت قرآنى به توضیح زیر توجه کنید:
عوامل نگرانى و پریشانى.
۱- گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر آینده تاریک و مبهمى است که در برابر فکر انسان خودنمایى مى کند، احتمال زوال نعمتها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف و بیمارى و ناتوانى و درماندگى و احتیاج، همه اینها آدمى را رنج مى دهد، اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدایى که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد مى تواند این گونه نگرانیها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستى، خدایى دارى توانا، قادر و مهربان.
۲- گاه گذشته تاریک زندگى فکر انسان را به خود مشغول مى دارد و همواره او را نگران مى سازد، نگرانى از گناهانى که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها، اما مؤمن، با تأمل در آیات قرآن و دعا کردن متوجه می شود که خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است؛ به او مى گوید: عذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذر خواهى کن و در مقام جبران برآى، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.
۳- ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى، او را نگران مى سازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چکنم؟ و یا در مبارزات دیگر چه مى توانم انجام دهم؟
اما هنگامى که به آیه ی «ان الله علی کل شیء قدیر» می رسد متکى به قدرت و رحمت او مى شود، قدرتى که برترین قدرتها است و هیچ چیز در برابر آن یاراى مقاومت ندارد، قلبش آرام مى گیرد، با خود مى گوید آرى من تنها نیستم، من در سایه خدا، بى نهایت قدرت دارم!.
قهرمانی هاى مجاهدان راه خدا در جنگ ها، چه در گذشته، چه در حال، و سلحشوری هاى اعجاب انگیز و خیره کننده آنان، حتى در آن جایى که تک و تنها بوده اند، بیانگر آرامشى است که در سایه ایمان و اعتقاد به قرآن و دعا و مناجات در سحر پیدا مى شود.
هنگامى که با چشم خود مى بینیم و با گوش مى شنویم که افسر رشیدى پس از یک نبرد خیره کننده، بینایى خود را به کلى از دست داده و با تنى مجروح به روى تخت بیمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن مى گوید که گویى خراشى بر بدن او هم وارد نشده است، به اعجاز انس با قرآن و آرامش در سایه ذکر خدا پى مى بریم.
۴- گاهی نیز ریشه نگرانی هاى آزار دهنده انسان، احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است ولى آن کسى که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامه ها و حوادث زندگى را در راستای قوانین کتاب خدا تنظیم می کند، نه از زندگى احساس پوچى مى کند و نه همچون افراد بى هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
۵- عامل دیگر نگرانى آن است که انسان گاهى براى رسیدن به یک هدف زحمت زیادى را متحمل مى شود، اما کسى را نمى بیند که براى زحمت او ارج نهد و قدردانى و تشکر کند، این ناسپاسى او را شدیدا رنج مى دهد و در یک حالت اضطراب و نگرانى فرو مى برد، اما هنگامى که احساس کند کسى از تمام تلاشها و کوشش هایش آگاه است، و به همه آنها ارج مى نهد و براى همه پاداش مى دهد دیگر چه جاى نگرانى و ناآرامى است؟
چنین انسانی این سخن قرآن را که تنها خدا برای بنده کافی است را قبول دارد «الیس الله بکاف عبده». او می داند که اگر همه به او پشت کنند و احدی قدر او را نداند، ولی خدا با اوست؛ «ان الله مع الصابرین» و خداوند همنشین کسی است که با او همنشینی کند؛ لذا هر زمان که فرصتی یابد، با محبوب خود راز و نیاز می کند؛ و چه چیز آرامش بخش تر از انس با محبوب است؟!
۶- سوء ظن ها و توهم ها و خیالات پوچ یکى دیگر از عوامل نگرانى است که بسیارى از مردم در زندگى خود از آن رنج مى برند، ولى چگونه مى توان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بى پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانى است این حالت رنج آور را از بین مى برد و آرامش و اطمینان جاى آن را مى گیرد.
۷- دنیا پرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى یکى از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانى انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهى عدم دستیابى به رنگ خاصى از لباس یا کفش و کلاه و یا یکى دیگر از هزاران وسائل زندگى ساعت ها و یا روزها و هفته ها فکر دنیا پرستان را ناآرام و مشوش مى دارد.
اما ایمان به خدا و انس با آیات الهی و دعا، و توجه به آزادگى مؤمن که همیشه با زهد و پارسایى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه این اضطراب ها پایان مى دهد.
۸- یک عامل مهم دیگر براى نگرانى ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار مى داده است و از آنجا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست بلکه در سنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، ناامنی ها وجود دارد، این نگرانى مى تواند عمومى باشد.
ولى اگر ما از نظر جهان بینى مرگ را به معنى فنا و نیستى و پایان همه چیز بدانیم (همانگونه که مادیون جهان مى پندارند) این اضطراب و نگرانى کاملا بجا است، و باید از چنین مرگى که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیتها و خواستهاى انسان است ترسید، اما با تلاوت آیاتی که درباره ی مرگ و زندگی پس از آن در قرآن کریم آمده، اگر مرگ را دریچه اى به یک زندگى وسیعتر و والاتر بینیم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضاى آزاد بشمریم، دیگر این نگرانى بى معنى است، بلکه چنین مرگى- هر گاه در مسیر انجام وظیفه بوده باشد- دوست داشتنى و خواستنى است.
البته عوامل نگرانى منحصر به اینها نیست بلکه مى توان عوامل فراوان دیگرى براى آن نیز شمرد، ولى باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکى از عوامل فوق باز مى گردد.
به اختصار باید گفت آرامش روانی زمانی حاصل می شود که انسان نقطه اتکائی داشته باشد که بتواند بوسیله آن مشکلات خود را حل کند وهمراهی با قرآن و دعا یعنی پیدا کردن همان نقطه اتکا .ازسوی دیگر قرآن کریم با تعریف جدیدی از خوشبختی وسعادت افقهای جدیدی را پیش روی انسان قرار می دهد که مومن وظیفه شناس در همه حالات، خود را خوشبخت می داند؛ ولو در ظاهر گرفتار باشد و این حالت بهترین تأثیر را در روح و روان مؤمن می گذارد.
هنگامى که دیدیم این عوامل در برابر ایمان به خدا و تلاوت و تدبر در قرآن و دعا و نیایش با محبوب، ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد، تصدیق خواهیم کرد که عبادت خدا و دعا (به شرط هماهنگی با عمل انسان) حقیقتاً مایه آرامش دلها است و یک حالت تلقینی و تصنعی بدور از واقعیت نیست/پرسمان

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.